

1.1. خطبه فدکیه که توسط حضرت فاطمه زهرا (س) ایراد شده است، یکی از مهمترین سخنرانیهای تاریخی در اسلام است که در آن ایشان به دفاع از حق خود و انتقاد از اقدامات خلیفه اول (ابوبکر) در مورد مصادره فدک پرداختند. این خطبه علاوه بر جنبههای سیاسی و اجتماعی، دارای مضامین عمیق فلسفی و کلامی نیز هست. یکی از مسائل فلسفی که در این خطبه مورد توجه قرار گرفته است، مسئله عدالت الهی و رابطه آن با عدالت اجتماعی است. حضرت زهرا (س) در این خطبه به شیوهای استدلالی و منطقی، اهمیت رعایت عدالت و حقمداری را در جامعه اسلامی بیان میکند و تأکید میکند که عدالت الهی باید در رفتارهای اجتماعی و سیاسی انسانها نیز تجلی یابد. ایشان با اشاره به حق خود در مورد فدک، نشان میدهند که تبعیض و ظلم در جامعه نه تنها ناقض عدالت اجتماعی است، بلکه با عدالت الهی نیز در تضاد است. همچنین، در این خطبه مسئله حقمداری و اخلاقیات در سیاست نیز مورد بررسی قرار میگیرد. حضرت زهرا (س) با استناد به آیات قرآن و سنت پیامبر (ص)، نشان میدهند که سیاست و حکومت باید بر پایه اصول اخلاقی و دینی استوار باشد و هرگونه انحراف از این اصول، موجب سقوط جامعه میشود. به طور خلاصه، خطبه فدکیه به مسائلی مانند عدالت الهی و اجتماعی، حقمداری، اخلاق در سیاست و رابطه انسان با خدا میپردازد و راهحلهایی برای تحقق این اصول در جامعه ارائه میدهد. این خطبه از جنبه فلسفی، تأکید بر این دارد که عدالت و حقمداری باید در تمام سطوح زندگی فردی و اجتماعی رعایت شود تا جامعه به سعادت و تعالی برسد.

2.1. در خطبه فدکیه حضرت زهرا (س)، چندین مسئله فلسفی و کلامی مهم مطرح شده است که برخی از آنها در بستر این خطبه مورد تحلیل و پاسخ قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین این مسائل رابطه خداوند با هستی و علیت الهی است
2.2. اصل علیت و توحید افعالی حضرت زهرا (س) در ابتدای خطبه، با بیان صفات الهی و تأکید بر خلق از عدم و وابستگی تام موجودات به خداوند، بهنوعی مسئله فلسفی علیت و هستیشناسی را بررسی میکند. در این بخش، ایشان تصریح میکنند که خداوند بدون نیاز به ماده یا علتی خارجی، همه چیز را خلق کرده است: "ابتدع الاشیاء لا من شیء کان قبلها، و أنشأها بلا احتذاء أمثلةٍ امتثلها" (خداوند اشیا را بدون آنکه چیزی پیش از آنها باشد، ابداع کرد و آنها را بدون الگو و نمونهای که از آن پیروی کند، پدید آورد.) این سخن، در فلسفه اسلامی یکی از بنیادیترین مباحث درباره خلق و آفرینش بدون نیاز به ماده قبلی است. این دیدگاه با نظر برخی فلاسفه یونانی مانند ارسطو که قائل به ازلیت ماده بودند، در تضاد است و تأکید بر توحید افعالی دارد، یعنی همه چیز به اراده خداوند وابسته است و هیچ علتی مستقل از او وجود ندارد
2.3. هدفمندی آفرینش و غایتشناسی هستی ایشان در ادامه به هدف خلقت انسان اشاره میکنند: "ابتدع الاشیاء بحکمته و ذرأها بمشیته من غیر حاجة منه الی تکوینها و لا فائده له فی تصویرها" > (خداوند همه چیز را با حکمت خود آفرید و آنها را به مشیت خویش پراکند، بدون آنکه نیازی به آفرینش آنها داشته باشد و یا منفعتی از این خلقت عایدش شود.) در این عبارت، مسئله غایت و هدفمندی در آفرینش روشن میشود. برخی مکاتب فلسفی، جهان را تصادفی یا بدون هدف میدانند، اما حضرت زهرا (س) تأکید میکنند که جهان نهتنها بهشکل تصادفی پدید نیامده، بلکه از یک حکمت الهی پیروی میکند. این دیدگاه بعدها در فلسفه اسلامی، بهویژه نزد ملاصدرا و نظریه حرکت جوهری او، گسترش یافت
2.4. معرفتشناسی و شناخت خداوند از طریق آیات و عقل حضرت زهرا (س) در خطبه، به مسئله معرفت خداوند نیز پرداخته و تأکید میکنند که شناخت الهی از طریق مشاهده آثار و نشانههای او در عالم ممکن است: "و جعلهم فی العالم محلاً و ابتلاهم فیه وصلة" (خداوند انسان را در این جهان جای داد و او را در آن به آزمایش کشید.) این سخن با مبحث شناختشناسی در فلسفه مرتبط است. در حالی که برخی مکاتب تجربهگرا شناخت را صرفاً محدود به حس میدانند، در اینجا تأکید میشود که عقل نیز میتواند از طریق مشاهده نظام حکیمانه جهان، به معرفت الهی برسد. این مطلب، پایه بسیاری از براهین اثبات خدا در فلسفه اسلامی شده است.
2.5. مسئله امامت و ولایت بهعنوان استمرار هدایت الهی در بخش پایانی، حضرت زهرا (س) پس از تبیین اصول اعتقادی، به مسئله ولایت و خلافت الهی اشاره میکنند و آن را امری الهی و استمرار هدایت خداوند میدانند. این سخن، پاسخی به مسئله حکومت و مشروعیت سیاسی در فلسفه سیاسی اسلام است
2.6. جمعبندی پس، در خطبه فدکیه، حضرت زهرا (س) به حل و تبیین چندین مسئله فلسفی پرداختهاند، از جمله:
2.6.1. علیت و توحید افعالی رد ازلیت ماده و تأکید بر خلق از عدم
2.6.2. غایتشناسی آفرینش اثبات هدفمندی جهان در برابر دیدگاه تصادفگرایان
2.6.3. معرفتشناسی الهی شناخت خدا از طریق مشاهده آیات او.
2.6.4. حکومت و مشروعیت سیاسی (ولایت بهعنوان استمرار هدایت الهی). این خطبه یکی از متون غنی و تأثیرگذار در الهیات، فلسفه و کلام اسلامی است که پاسخهای مهمی به مسائل بنیادین فلسفی ارائه کرده است.

3.1. خطبه فدکیه، که توسط حضرت فاطمه زهرا (س) در مسجد نبی به منظور دفاع از حقوق خود و اهل بیت (ع) بیان شده است، یکی از بلندترین سخنرانیهای تاریخ اسلام است که در آن موضوعات متعددی از جمله عدالت، حق، مشروعیت قدرت، و نقش انسان در جامعه مطرح شده است. از دیدگاه فلسفی، این خطبه به بررسی و حل مسئلهای بنیادین پرداخته است که در فلسفه سیاسی و اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است: مسئله مشروعیت قدرت و عدالت اجتماعی
3.2. تحلیل فلسفی مسئله
3.2.1. مشروعیت قدرت: - یکی از مهمترین مسائل فلسفی در حوزه سیاست و اخلاق، تعیین این است که چه کسی حق حکومت و مدیریت جامعه را دارد. این مسئله در فلسفه سیاسی به "مشروعیت" معروف است. - در خطبه فدکیه، حضرت زهرا (س) با استناد به قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص)، به این نکته اشاره میکند که قدرت و رهبری باید بر اساس معیارهای الهی و مشروعیت اخلاقی و دینی باشد، نه بر اساس انتخابهای سیاسی یا تصمیمات انسانی که ممکن است تحت تأثیر عوامل شخصی یا طبقاتی قرار گیرند. - او (س) با بیان اینکه فدک به عنوان مال مشاع اسلامی بوده و باید تحت اختیار اهل بیت (ع) باشد، ضمن دفاع از حقوق خود، به این نکته اشاره میکند که توزیع منابع و اموال عمومی باید بر اساس عدالت و انصاف صورت گیرد
3.2.2. عدالت اجتماعی: - مسئله عدالت از دغدغههای اصلی فیلسوفان اجتماعی و سیاسی است. عدالت به معنای توزیع عادلانه حقوق، اموال، و فرصتها بین افراد جامعه است. - در خطبه فدکیه، حضرت زهرا (س) به این موضوع اشاره میکند که انحراف از عدالت و نقض حقوق افراد، حتی اگر به ظاهر برای حفظ وحدت یا ثبات سیاسی باشد، قابل قبول نیست. او (س) با استدلالهای قرآنی و منطقی، تأکید میکند که عدالت باید در همه سطوح جامعه، از جمله در توزیع اموال و قدرت، رعایت شود.
3.2.3. حقوق فرد در برابر جامعه: - یکی دیگر از مسائل فلسفی که در این خطبه مطرح میشود، تعارض بین حقوق فردی و منافع جمعی است. حضرت زهرا (س) با دفاع از حقوق خود و اهل بیت (ع)، نشان میدهد که حقوق فردی نباید به بهانه منافع جمعی نادیده گرفته شود. این مسئله در فلسفه سیاسی به بحث "حقوق بشر" و "آزادی فردی" مرتبط است. 4. معیار ارزشها و اخلاق در قدرت: - در خطبه فدکیه، حضرت زهرا (س) ضمن انتقاد از رفتار برخی از صحابه، به این نکته اشاره میکند که قدرت و مدیریت جامعه باید بر اساس ارزشهای اخلاقی و دینی باشد. این موضوع در فلسفه اخلاق به عنوان "معیار اخلاقی قدرت" شناخته میشود.
3.2.4. نتیجهگیری:
3.2.4.1. خطبه فدکیه از دیدگاه فلسفی به حل مسئله مشروعیت قدرت و عدالت اجتماعی میپردازد. این خطبه نشان میدهد که قدرت باید بر اساس معیارهای الهی، اخلاقی، و عادلانه توجیه شود و نقض حقوق افراد، حتی در شرایطی که به بهانه حفظ وحدت یا ثبات سیاسی باشد، قابل قبول نیست. این مسئله نه تنها در دوران اسلام بلکه در تمام دورانهای تاریخی و جوامع بشری از اهمیت بالایی برخوردار است. پاسخ نهایی: مسئله فلسفی که در خطبه فدکیه حل شده است، مشروعیت قدرت و عدالت اجتماعی است.

4.1. در خطبه فدکیه، حضرت زهرا (سلام الله علیها) به حل یک مسئله فلسفی بسیار مهم و اساسی پرداختند که میتوان آن را مسئله عدالت الهی و تناسب آن با نظام دنیا و رخدادهای آن دانست. برای توضیح این مسئله و حل آن توسط حضرت زهرا، باید به موارد زیر توجه کنیم.
4.1.1.مسئله فلسفی: عدل الهی و نظام دنیا
4.1.1.1.ظاهر ناعادلانه دنیا: بسیاری از اتفاقات در دنیا به ظاهر ناعادلانه به نظر میرسند. افراد خوب رنج میبرند، ظالمان در رفاه هستند، حقوق ضایع میشود و قدرتمندان بر ضعفا ظلم میکنند. این مسائل میتوانند پرسشهایی را در ذهن انسان ایجاد کنند: اگر خداوند عادل است، چرا این همه بیعدالتی در دنیا وجود دارد؟ چرا حق اهل بیت پیامبر (ص) غصب شد و ایشان در رنج و سختی قرار گرفتند؟
4.1.1.2.تضاد ظاهری بین عدل الهی و واقعیت: این پرسشها به یک تضاد ظاهری بین عدل مطلق الهی (که یکی از صفات اساسی خداوند است) و واقعیتهای تلخ و ناعادلانه دنیا اشاره دارند. این تضاد میتواند باعث تردید در ایمان و درک ناقص از عدل الهی شود.
4.1.2.حل مسئله توسط حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه:
4.1.2.1.حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه به این مسئله فلسفی به صورت غیر مستقیم اما بسیار عمیق پاسخ میدهند. ایشان با استدلالهای قوی و روشن، نشان میدهند که این رخدادهای ظاهراً ناعادلانه، نه تنها با عدل الهی منافاتی ندارند، بلکه در چارچوب نظام حکیمانه و عادلانه خداوند قابل فهم و تفسیر هستند. راه حل حضرت زهرا (س) را میتوان در نکات زیر خلاصه کرد
4.1.2.2. تاکید بر حکمت و علم الهی: حضرت زهرا (س) با اشاره به صفات الهی مانند علم و حکمت، نشان میدهند که نظام هستی بر پایه علم و حکمت الهی بنا شده است. خداوند به تمام مصالح و مفاسد آگاه است و بر اساس حکمت خود نظام دنیا را تدبیر میکند
4.1.2.3. نظام امتحان و ابتلا: حضرت زهرا (س) دنیا را محل امتحان و ابتلا معرفی میکنند. رنجها، سختیها و حتی بیعدالتیها، میتوانند بخشی از امتحان الهی برای انسانها باشند. این امتحانات برای رشد و تعالی انسانها، تشخیص مومنان از منافقان و آشکار شدن حقایق ضروری هستند. غصب حق اهل بیت (ع) نیز در این چارچوب قابل فهم است؛ امتحانی برای مردم و برای اهل بیت (ع)
4.1.2.4. نگاه به آخرت و پاداش اخروی: حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه، توجه را به آخرت و پاداشهای اخروی جلب میکنند. بیعدالتیهای دنیا موقتی و زودگذر هستند و پاداشهای الهی در آخرت ابدی و بسیار عظیمتر از آن چیزی هستند که در دنیا از دست رفته است. ایشان به پاداش صبر و استقامت در برابر ظلم و بیعدالتی اشاره میکنند
4.1.2.5. تبیین وظایف و مسئولیتهای انسان: حضرت زهرا (س) با تبیین وظایف و مسئولیتهای انسان در قبال دین و جامعه، نشان میدهند که انسان در برابر بیعدالتی نباید منفعل و بیتفاوت باشد. بلکه باید برای احقاق حق و برقراری عدالت تلاش کند. سکوت در برابر ظلم، خود نوعی بیعدالتی است. خطبه فدکیه خود نمونهای از مبارزه حضرت زهرا (س) با بیعدالتی است
4.1.2.6. اشاره به فلسفه رنج و مصیبت: حضرت زهرا (س) با رنجها و مصیبتهایی که برای خود و اهل بیت (ع) بیان میکنند، به فلسفه رنج و مصیبت در زندگی انسانها اشاره میکنند. رنجها میتوانند باعث پاک شدن گناهان، رشد معنوی و نزدیکی به خدا شوند. مصیبتهای اهل بیت (ع) نیز در این راستا قابل تفسیر هستند
4.2. نتیجه حل مسئله: با استدلالهای خطبه فدکیه، حضرت زهرا (س) نشان میدهند که بیعدالتیهای ظاهری دنیا، با عدل الهی منافاتی ندارند. نظام دنیا بر اساس حکمت و علم الهی بنا شده است، دنیا محل امتحان و ابتلا است، پاداشهای اخروی ابدی و بسیار عظیمتر از خسارتهای دنیوی هستند و انسان در برابر بیعدالتی وظایفی دارد. این نکات، به حل آن مسئله فلسفی کمک کرده و ایمان به عدل الهی را تقویت میکنند. بنابراین، مسئله فلسفی که توسط حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه حل شده است، مسئله عدل الهی و سازگاری آن با نظام دنیا و رخدادهای آن است و حل آن از طریق تبیین حکمت الهی، نظام امتحان، توجه به آخرت، تبیین وظایف انسان و اشاره به فلسفه رنج و مصیبت صورت گرفته است.

5.1. در خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مسئله فلسفی "حل تناقض در خالقیت" مطرح و حل شده است.
5.2. مقاله به این مسئله اشاره میکند که چگونه "نقیض "من شیء" و "من لا شیء" در مورد خالقیت محال است و حضرت زهرا(سلام الله علیها) با فرمایش "ابْتَدَعَ الْأَشْیَاءَ لَا مِنْ شَیْء" این تناقض را حل میکند.
5.3. مقاله همچنین به خطبه حضرت امیر(سلام الله علیه) در صفین اشاره میکند که 25 سال بعد از خطبه فدکیه، ایشان نیز با فرمایش "لا من شیء کان" این تناقض را حل میکنند.
5.4. در ادامه مقاله، مرحوم کلینی در شرح خطبه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) میگوید که این جمله، جمله سنگینی است که نقیض "من شیء" ، "لا من شیء" است نه "من لا شیء".
5.5. یعنی حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت امیر(سلام الله علیه) با فرمایشات خود، نقیض "من شیء" را که "لا من شیء" است، به عنوان خالقیت تبیین میکنند.
https://eshia.ir/feqh/archive/text/Javadi/Feqh/99/991115
5.7. میزان ارتباط با سوال: %99